[نوشته شده توسط پسرک]؛ امروز که از خواب پاشدم دلم ریخت، خواب دختری قدیمی رو دیدم، دختری که قبلا عاشقش بودم، اما اون ازدواج کرد!
ی چیز جالب بهت بگم؛ اون تو پیش دبستانی حدودا ۱۸ سال پیش بقل دستی ام بود ! امروز خوابش رو دیدم!
هروقت میدیدمش سرم رو پایین مینداختم و هیچ وقت توی این چند سال که عاشقش بودم صورتش رو نگاه نکردم!!
حالا اون ازدواج کرده و چند ساله از پیشم رفته اما؛ جالبش اینه؛ خوابشو که دیدم تو خواب منو بوس کرد، برای اولین بار به چشماش نگاه کردم، تو خواب دوباره با هم دوست شدیم، بهش گفتم بیا بریم بیرون و بستنی بخوریم !!
جالب تر میدونی چیه ؛ بستنی که خوردیم تو راه خونه گُمِش کردم!!
شاید هیچ وقت مال هم نبودیم...
بیخودی عاشقش شدم ...
از الان که این خاطره رو مینویسم قول میدم فراموشش کنم !
آره فراموشش میکنم - اسمِش نگین بود !!
[نگینجان به امید دیدار]
نظرات (۱)
[پسرک]
جمعه ۶ مهر ۹۷ , ۱۴:۰۵